
به گزارش شهرآرانیوز، در آستانه سالروز ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) جمعی از بانوان فعال فرهنگی و نیز فعالان زن کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور با حضور در حسینیه جماران ضمن تجدید میثاق با آرمانهای خمینی(ره) با خانواده ایشان دیدار کردند.
حجت الاسلام والمسلمین علی کمساری در این مراسم بیان کرد: بهترین سلامها و هدایای معنوی خود و روح و ریحان الهی را به محضر حضرت امام تقدیم میکنیم. انقلابی که حضرت امام در روح و جان و هویت زن ایرانی به وجود آورد، بالاتر از عصر انقلاب بود.
وی تصریح کرد: خودباوریای که امام به زنان ایران دادند به مراتب بالاتر از اتفاقی است که در حوزه مردان رخ داد. قبل از انقلاب زن باید یا حرمت و عفاف و حجاب خود را حفظ میکرد و محکوم به حبس در خانه و آشپزخانه بود یا باید از آنها عبور میکرد و نقش اجتماعی میگرفت.
حجت الاسلام کمساری خاطرنشان کرد: این دوگانه محتومی بود که زن ایرانی با آن مواجه بود. امام راه سومی را پیش روی زن مسلمان ایرانی گذاشت که از این دوگانه منحط خارج شد و نقش جدیدی ایفا کرد. نقشی که امام به زن ایرانی داد، بسیار ممتاز بود لذا دیدیم زن ایرانی توانست در عین حفظ عفاف و حریم خود به مدارج عالی اجتماعی نیز دست پیدا کند.
مسئول موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی با اشاره به ناآشنا بودن نسل جدید با شخصیت امام، خاطرنشان کرد: نسل جدید کمتر متوجه اندیشه و خدمات امام راحل هستند.
وی استمرار اندیشه امام در حوزه زنان را به معنای فراهم کردن زمینه بیش از پیش رشد این جمعیت اثرگذار دانست و گفت: ما هر آنچه بتوانیم به اندیشه امام عمل کنیم به همین میزان میتوانیم زمینه رشد زنان و دختران ایران اسلامی را فراهم کنیم، همچنان که مقام معظم رهبری فرمودند اندیشه امام روح جمهوری اسلامی است، اندیشه امام نرم افزار جمهوری اسلامی است.
حجت الاسلام کمساری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری یادآور شد: اگر بخواهیم در حوزه زنان به رشد و ترقی بیشتر برسیم، این انگشت اشاره امام است که راه را به ما نشان میدهد. امیدواریم سازمانها و نهادهای فرهنگی کشور ما بیش از پیش به اندیشه امام توجه کنند و آن را محدود به ایام سالگرد امام نکنند.
فاطمه طباطبایی عروس حضرت امام خمینی (ره) نیز در این آیین ضمن خوشامدگویی به حاضران و گرامیداشت یاد و نام حضرت روح الله اظهار کرد: این حسینیه افراد بزرگی به خود دیده است چه از عالمان و دانشمندانی که در حوزه نظری سرآمد بودند و چه افرادی که به فرموده امام ره ۱۰۰ ساله را در یک شب طی کردند و با توصیههای امام و رهبرشان رستگار شدند.
وی تصریح کرد: امام (ره) بارها این آیه را قرائت میکردند که «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَیٰ وَفُرَادَی» (سبأ، ۴۶) شاید اساس انقلاب را هم امام از همین آیه الهام گرفته بودند. اهل معرفت قیام لله را بیداری میدانند، اما منظور بیداری قلب و دل است نه بیداری چشم. وقتی دل بیدار شد، انسان تازه به مقام انسانیت میرسد یعنی با نور بیداری است که این موجود به ساحت انسانیت وارد میشود.
طباطبایی تصریح کرد: ما در زندگی دنیایی خود در بسیاری از جهات با حیوانات مشترک هستیم، اما آنچه باعث میشود ما به ساحت انسانیت برسیم، بیداری دل است که کمک میکند تا ما راه و روش زندگی را به درستی تشخیص دهیم؛ لذا باید در بیداری دل بکوشیم تا به حیات انسانی برسیم چرا که با شکوفایی استعدادهای ذاتیای که خداوند در ما قرار داده میتوانیم به مقام خلیفه الهی نائل شویم و امام (ره) این دیدگاه را درباره انسان داشتند.
عروس حضرت امام راحل (ره) تصریح کرد: در صفات ذاتی؛ انسان نه زن است و نه مرد، تنها وقتی بیدار شده باشد و گوش و چشم قلب او از غفلت رها شده باشد میتواند نفخات الهی را در خود احساس کند.
وی ادامه داد: ما گرفتار تعصب ها، حجاب ها، خرافات و موهومات گوناگونی هستیم. همه ما گرفتار مسایلی هستیم که اجازه نمیدهد هویت ذاتی خود را که همان خلیفه الهی است، بشناسیم. وقتی از این محدودیتها و حجابها رها شویم، آنگاه خود را مییابیم و میشناسیم.
وی با بیان اینکه نفس ناطقه انسانی سایه خداوند است، ادامه داد: خداوند بیکران است، حد و حصار ندارد. انسان هم اگر بتواند محدودیتها و موانع را بشکند و از سر راه بردارد، میتواند اینچنین باشد؛ همانگونه که پیامبر (ص) فرمودند که انسان بتواند به جایگاهی برسد که هر کس او را ببیند به یاد خدا بیفتد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به تعبیر امام راحل، انسان با دو صفت ظلومی و جهولی میتواند به این جایگاه برسد. این دو ویژگی انسان است که امام راحل در کتاب نفحات الهدایه آن را مطرح میکنند و میفرمایند: انسان وقتی تمام تعینها را میشکند و ماسواء را رها میکند، میتواند رشد کند.
فاطمه طباطبایی با بیان اینکه شما یک واژه را از حضرت امام بسیار میشنیدید، تصریح کرد: واژه هیچ از واژههای پرکاربرد امام بود. بسیار میفرمودند: من هیچم، ما هیچ هستیم یعنی من به مرحلهای برسم که بدانم غیر از خداوند هیچ چیز حضور استقلالی ندارد. از این رهگذر تنها راه نجات آن است که انسان بیدار شود و به فطرت خود رجوع کند. این چیزی بود که امام به پیروان خود آموختند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امام میخواستند پیروانشان، خود را بشناسند، وظیفه خود را بدانند و در آن مسیر گام بردارند. از این جهت امام روی قیام لله تاکید میکردند. امروز هم هر کس در هر جایی که هست اگر برای خدا و خالصانه کار کند، کار او موجب بیداری قلب او است و وقتی به این مرتبه رسید، میتواند از موانع و تعینهای محدودکننده بگذرد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه من هم فرهنگی هستم و خود را یک فرهنگی میدانم و از این جهت مایلم مطلبی را برای شما بیان کنم، گفت: زمانی که امام در قم بودند، بسیار سفارش میکردند که برای آبادی و آبادانی این کشور فقط کار دولت کافی نیست؛ به همین جهت به فکر افتادیم که ما هم کار فرهنگی انجام دهیم. امام راحل در رابطه با فرهنگ جملهای فرمودند که بسیار عجیب و تاثیرگذار است. امام فرمودند: فرهنگ، سایه نبوت است و رسالت فرهنگیان همان رسالت انبیا است.
طباطبایی تاکید کرد: رسالت انبیا توسعه دادن همه جانبه به انسان است. همه ابعاد وجودی انسان را دیدن و آن را مطرح کردن است؛ اینکه تنها به یک بعد و یک جنبه پرداخته نشود. ما با این سخن امام دانستیم که این رسالت، رسالتی بسیار سنگین است.
وی در ادامه به بیان خاطرهای در رابطه با چگونه شکل گرفتن دیوان اشعار امام (ره) اشاره کرد و افزود: من احساس میکردم که امام در سنین نزدیک به ۸۰ سالگی همچنان دارای ذوق لطیفی هستند و همچنان آن ذوق شاعرانه را دارند، چون شبها که کنار هم مینشستیم من گاهی شعر یا غزلی را برای امام میخواندم. خوب است یادآوری کنم که صحبت کردن با امام در عین شیرین و گوارا بودن بسیار سخت بود، چون آنچه که گفته میشد باید کلامی بود که غیبت نباشد، تهمت نباشد، تمسخر نباشد و در عین حال شیرین و جالب هم باشد؛ از این جهت سخت میشد.
طباطبایی تأکید کرد: من میدیدم که گاهی امام غزلیات یا شعرهایی را که برای ایشان میخواندم، نقد میکنند. از ایشان خواستم که آنها را برای من بنویسند و وقتی ایشان پذیرفتند، گفتم که من هم نظم و هم نثر میخواهم. جالب است که این اشعار را امام زمانی میسرودند که زمان جنگ بود و ایشان هنگام قدم زدن گاهی در حاشیه روزنامه این اشعار را مینوشتند. یک روز دفتری را خدمت امام آوردم و گفتم اشعار را در این دفتر بنویسید، امام لبخند زدند و گفتند من که شاعر نیستم و شعر نمینویسم، گفتم همان را که مینویسید در این دفتر بنویسید. بعدها این شعرها را جمع آوری و مرتب کردم و این دیوان شعر امام در سن بالای ۸۰ سالگی شکل گرفت.
منبع: شبستان